بیانیه مشترک3 سازمان و گروه دانشجویی و جوانان:اعدام هایی دیگر در راه و ضرورت ایستادن در مقابل وقوع آن ها


جلاد با چهره ای پوشیده در سیاهی، طناب ِ زمخت ِ دار را به گردن اش انداخت. هوای خفه ی آن جا و چهره ی چرکین ِسیاه جامه گان ِمنتظر، لحظات باقی مانده را برایش تحمل ناپذیرتر می کرد. چارپایه از زیر پایش کشیده شد. صدای ِ درد از ستون فقرات تا گردنش را ناگهان درنوردید. دیوصفتان لبخند ِ پیروزی زدند. نفس اش به سختی بر می آمد. همهمه ی محوی از نگاه ها در چشمانش نقش بست...

او تقلا نمی کرد.

او می دانست برای چه می میرد.



آری! فرزاد کمانگر، به جرم این که معلمی آشنا به عمیق ترین دردهای کودکانِ رنج دیده بود، به دار آویخته شد. مهدی اسلامیان به دار آویخته شد... علی حیدریان، شیرین علم هولی ، فرهاد وکیلی...

و ماشین آدم کشی ِ حکومت همچنان تشنه ی خون ِ بیشتری ست : احمد دانشپور مقدم ، محسن دانشپور مقدم، عبدالرضا قنبری، محمد علی صارمی، جعفر کاظمی و محمد علی حاجی آقایی، و 16 زندانی سیاسی کُردزبان به نام های زینب جلالیان، شیرکو معارفی، حبیب اله لطیفی، سامی حسینی، جمال محمدی، رستم ارکیا، رشید آخکندی، حسین خضری، ‌‌‌مصطفی سلیمی، انور رستمی، ایرج محمدی، محمد امین آگوشی، احمد پولاد خانی، حسن طالعی، عزیز محمد زاده‌، حبیب اله‌گل پری پور و بسیاری زندانیان سیاسی و غیر سیاسی دیگر چوبه ی دار را انتظار می کشند.

حکومت سرمایه داری اسلامی می خواهد برای رفع بحران های داخلی و بین المللی خود از جان عزیزان و جوانان این مملکت هزینه کند . این خون ها بوی اعدام های دسته جمعی ِ دهه ی شصت را می دهد!

در همین حال رسانه های قدرتمند حکومتی سعی در توجیه کشتار ِ آزادی خواهان این خاک دارند و مافیای رسانه های قدرتمند غربی هم گاه دست در دست حکومت خون ریز، منافع اقتصادی و سیاسی خود را جستجو می کنند و با بی شرمی سکوت می کنند.

زمانی که ما در محل کار ِخود مشغول نوشیدن چای هستیم یا در خانه سرگرم زندگی روزمره و تماشای تلویزیون، آزادی خواهان و مبارزان ِِ این سرزمین در سخت ترین شرایط روحی و جسمی در زندان های رسمی و غیر رسمی ِ حکومت، هر لحظه در خطر بیماری، شکنجه و مرگ به سر می برند.

اما چه می توان کرد؟

دیدیم که مردم ِ کُردستان با همبستگی گسترده خود در شهرهای مختلف در اعتراض اعدام 5 زندانی سیاسی در هفته گذشته اعتصابی شکوهمند را رقم زدند، پیشگام مبارزه علیه اعدام ها شدند و حکومت را وحشت زده کردند. ما باید از هموطنان ِ کُردمان بیاموزیم و در کنار آن ها و دیگر جنبش های آزادی خواه در سرتاسر کشور تا جای ِ ممکن در جهت ِ ایستادن مقابل حکومت ِوحشت، فقر، ظلم و استثمار مبارزه کنیم.

ما نباید از یاد ببریم که مبارزه ی مردم ِایران در راه آزادی و عدالت اجتماعی، تاریخی بیش از صد سال دارد و مبارزان ِ زیادی این راه را با خون ِ خود آبیاری کرده اند.

کارگران، کارمندان، معلمان، دانشجویان! کشتار، سرکوب و توحش ِ بیشتر حکومت سرمایه داری اسلامی، نتیجه ی مستقیم ِ انفعال و سکوت ماست. ما باید تا بیش از این دیر نشده و ماشین جنایت و اعدام، جانِ عزیزان بیشتری را قربانی وحشی گری خود ننموده، با اعتراضات خود در محل کار، محل زندگی، خیابان و در هر موقعیت و جایگاهی که هستیم جلوی وحشی گری های فاشیسم اسلامی را بگیریم. امروز اعتراض و سازماندهی مبارزات با جهت گیری مقابله با اعدام و کشتار زندانیان یکی از مهم ترین و فوری ترین عرصه های مبارزه است که اتحاد تمام نیروهای واقعا آزادی خواه را می طلبد.

گره ِ دیرینه سال ِ استبداد و استثمار تنها به دست خود مردم، کارگران و زحمتکشان جامعه بازشدنی است.

زنده باد مبارزات، اتحّاد و مقاومت توده های مردم!

گسترده باد اعتراضات و اعتصابات مردمی به رهبری طبقه کارگر و متحدین آن!



اتحاد دانشجویان ضد فاشیسم

دانشجویان سوسیالیست دانشگاه های ایران

نشریه اعتصاب



31 اردیبهشت 1389

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر